شاید ما هم از پدر و مادرهایی باشیم که وقتی کودکمان می خواهد کاردستی مدرسه اش را بسازد با تندی با او برخورد می کنیم و یک چیزی هم به معلمش می گوییم. و بعد با جمله معروفمان کارمان را توجیه می کنیم: ما که مدرسه می رفتیم که این کارها نمی کردیم. معلم های حالا می خواهند خودشان را راحت کنند به بچه ها این کارها را می دهند. بچه که نمی تواند کاردستی بسازد!
اما غافل از این نکته ایم که در جهان امروز تولید فکر و اندیشه نو، حرف اول را می زند. بنابراین توجه به خلاقیت و پرورش آن در کودکان و نوجوانان امری ضروری می نماید.
خلاقیت را نوعی کنجکاوی و اشتیاق به کشف و آزمایش و به دست آوردن پاسخ های جدید به مساله، تعریف می کنند. خلاق بودن یعنی: پدیده های عالم را متفاوت از دیگران دیدن. همانند نیوتن که چرخش سیب را به گونه متفاوت تر از دیگران دید و به دنبال طرح مساله و پاسخ آن رفت.
خلاقیت را باید به کودکان و نوجوانان آموزش داد. به عبارت دیگر بر خلاف تصور عام، که خلاقیت را ذاتی می شمارند، واقعیت این است همه با این استعداد پا به این دنیا می گذارند و این آموزش و تجربه است که می تواند زمینه های شکوفایی این استعداد را فراهم آورد. از این رو در کشورهایی که از آموزش و پرورش پویا برخوردارند، پرورش خلاقیت به عنوان یکی از مهمترین هدف های آموزش و پرورش مورد توجه قرارگرفته است.
ساخت کاردستی یکی از راه های پرورش خلاقیت است.
مزایای ساخت کاردستی
به تخیلات بچه ها توجه می شود و می توان آن را به سوی واقعیت سوق داد.
حواس پنج گانه بچه ها رشد می کند.
محیطی برای کسب تجربه و ریسک کردن برای بچه ها به وجود می آید.
بچه ها به داشتن اندیشه های بکر و تازه تشویق می شوند.
جو عاطفی مناسب بین افراد خانواده برقرار می شود.
به عقاید و پیشنهادهای بچه ها توجه می شود و اعتماد به نفسشان را بالا می برد.
بچه ها به شرکت در کارهای گروهی تشویق می شوند و یاد می گیرند کار گروهی برتر از کارهای شخصی است.
حال آیا ارزش ندارد نیم ساعتی را صرف هم کاری با کودکمان، در ساخت کاردستی بکنیم؟